بروز رسانی آذر ۱۹ام, ۱۳۹۸ ۱۲:۲۱ بعد از ظهر
اردیبهشت ۰۳, ۱۳۹۵ admin دستهبندی نشده 0
کارگردان: مسعود ده نمکی
بازیگران:
اکبر عبدی، محمدرضا شریفی نیا، الناز شاکردوست، کامران تفتی
خلاصه جریان :
افسانه همراه با خانواده اش در محله ای فقرنشین زندگی می کنند. او در محله زیاد بدنام بوده بر تاثیر حوادثی با روحانی آشنا می شود این برخورد زمینه ساز حوادث مهمی در زندگی آنان می شود.
دانلود فیلم ایرانی
دانلود فیلم ایرانی,دانلود فیلم ایرانی,دانلود فیلم ایرانی
تماشای اثری با تولید و ساخت کنندگی کارگردانی، سازنده سه گانه ی اخراجی ناخودآگاه هر بیننده ای را آماده می نماید تا با پیام ها و محتواهای خاص و قابل پیش بینی مواجه شود. رسوایی چهارمین اثر بلند تلویزیون ی مسعود ده نمکی این بار نه در فضای جبهه نه در گیر دار منازعات سیاسی سیر می کرد. عنوان بندی فیلم زیبا که اذان مشهور موذن زاده ی اردبیلی هم راه با عکس زیبا های مختلف از محل های مذهبی را حاوی می شد، بیش از هرچیز این ذهنیت را پدید آورد که جریان می بایست بر محور مذهب اندرزهای دینی استوار باشد. با اتمام عنوان بندی و نقش بستن نام فیلم جذاب در کنار یک کفش زنانه ی پاشنه بلند قرمز رنگ، دست فیلم دیدنی رو شد؛ زنی نه چندان مالوف با آموزه های دینی ماجرای تعلت اش با دیگر بخش های جامعه.
سکانس ابتدایی فیلم جذاب با دیالوگ های افسانه (با گیم النازشاکردوست)، لحن خیابانی و تکیه کلام های خاصش و به برای عبارت هایش مبنی بر آن که خدا آن ها را فراموش کرده تلاش دارد تا دختر ی را نشان دهد که می توانیم از واژه ی خیابانی جهت توصیفش مصرف کنیم. هرچند فقر مفرط و دریافت حکم تخلیه سريع به بیننده علت روی آوردن یک دختر به آن چه فیلم زیبا “تلکه کردن مردان” می نامد را روشن می نماید .
اما شروع، ناامید کننده تر از آن بود که انتظار میرفت . پا گذاشتن دختر در بارازچه ی محله – که به شدت یادآور فیلـم فارسی های پیش از انقلاب بود – استفاده از موزیک نون دلقک با صوت محمد اصفهانی و میکس عکسهایی از نگاه های هیز مردانه با نمادهای فقر شهری اختلاف طبقاتی، محور مهم فیلـم را به بیننده القا کرد و درون مایه ی فقر به عنوان تم مهم معرفی شد.
یکی از انتقادات وارد بر فیلـم ، استفاده ی مکرر از شوخی های دوباره تکرار ی، تکیه کلام های خیابانی کوچه بازاری و حتی مصرف از طنز کلامی دو پهلو با گوشه ی چشم ی به محتواهای جنسی بود؛ چیزی که به خودی خود نمی تواند ایراد بزرگی به حساب آید، اما بی ربط بودن شوخی کلامی به فضا به شدت آزاردهنده بود. روندی که بعد از موفق یت اخراجی های به مذاق ده نمکی خوش آمد به رناراحتی لمپنیزه شدن آن در اخراجی های ۲ و ۳، در این فیلـم به روشنی تکرار شد.
اساساً معلوم نیست ده نمکی براي چه اصرار دارد با مصرف از لهجه و تلفط ویِژگزینشه عبارت ها بیننده را به خنده بیاندازد؟! شاید لهجه ی بایرام لودر در اخراجی های ۱ کمی جوک بود، ولی ادامه ی آن دوباره تکرار مفتضحانه اش در نقش حاج یوسف در فیلم جالب رسوایی (هر دو با بازی اکبر عبدی)، کاملاً نشان از آن داشت که در رسوایی قرار است بیننده به هر قیمتی خندانده شود عجیب نیست که کاملاً اثر آن برعکس جالب بود. هرچند بازی های کلیشه ای محمدرضا شریفی نیا هم دست کمی از قدیم نداشت و حاجی گرینوف اخراجی ها با حاجی فیلم جذاب رسوایی – که در تمام فیلم زیبا فقط حاجی نامیده شد نامی نداشت – از نیز مو نمی زدند. الناز شاکررفیق هم که پیش تر با گیم در فیلم جذاب هایی در رده ی طنز سخیف، اصلاً انتظاری را به وجود نیاورده بود تا بخواهد بر آورده شود. اما چنانچه اکبر عبدی به عنوان بازیگر نقش اول مرد جشنواره برگزیده شود، تعجبی ندارد، براي چه که رویکرده ای داوری در چند سال اخیر این چنین بوده است.
فیلـم نامـه به شدت دم دستی حوادث فرعی بی شمار بدون منطق متوالی قرار گرفته اند. جریان اصلاً دو شقه ی مهم داشت! بخش اول مبتنی بر پیشنهاد حاجی (با گیم محمدرضا شریفی نیا) برای همسرداری مزمان با افسانه در ازای سفته های پدر مرحوم او بود بدون این که اصلاً چرایی نسبت رابطه پدر افسانه و سفته ها با حاجی ذکر شود شقه ی دوم فیلم دیدنی بر محور آشنایی افسانه با حاج یوسف و تلاش ش برای هدایت یک دختر بود. دوبخش به شکل نامطلوبی به نیز پیوند داده شده بود و سیر روایی منطقی به ویژه در وقوع حوادث فرعی به چشم نمی آمد.
یکی ازدیگر نقاط ضعف بارز فیلم دیدنی فرد پردازی بود. با توجه به این که اساساً چنین فیلم جالب هایی که پیام های اخلاقی روشن هستند ، می بایست تذکر مخصوص تری به فرد پردازی ها داشته باشند، ولی تمام فرد ها در حالتی از بزرگ نمایی، غیر واقعی و باورناپذیری بودند. حاج یوسف با علم غیبش، حلقه ی مریدانش در کلاس اخلاق طلبه هایی از گوشه و کنار ایران، کارگری های شبانه و یاری رساندن نیمه شب به خانواده های تهی دست، دخمل خیابانی به شدت لج باز که می خواهد حاج یوسف را به بخش ی شبانه ببرد و از طرف دیگر حاجی متظاهر و اما بسیار زیاد پول دار که جهت داشتن موقتی افسانه حاضر است هرکار عجیب غیر منطقی را انجام دهد؛ همه و تمام حکایت از آن دارد که فیلم جذاب بیش تر به انیمشین اساطیری شباهت دارد تا درامی اجتماعی مضحک تر از تمام تلاش کارگردان است که با وجود چنین شخصیت های باورناپذیر و افراطی، تلاش دارد تا فیلم جالب اش را واقع گرایانه از آب در بیاورد در این حین بین حتی به مسایل روز کشور – مثل دزدان ۳ هزار میلیاردی – هم می پردازد.
در نهایت اگر با اغماض بتوان سوم های ابتدایی و میانی فیلم زیبا را پایین تر از مبوسیله توصیف کرد، اما انتها بندی زجرآور آن حقیقتاً آزار دهنده بود. حاجی متظاهر که جماعت بازارچه را به سمت خانه ی یک دختر ک بد نام گسیل می نماید حتی آن جا را سنگسار می نماید در جواب دیالوگ های کوبنده ی افسانه که تمام را متنبه کرده و حاج یوسف غیب دان و وارسته که آبرویش را باز می یابد جماعتی بیش از هزار نفر!!! زیر بازارچه پشتش به نماز می ایستد و برادر افسانه که سر چهار راه وقت پاک کردن شیشه ی اتومبیل ها تصادف کرده ، به کما می رود و با دعای حاج یوسف به زندگی باز می گردد. تمام چیز تصنعی، غیر قابل باور شبیه فیلم دیدنی فارسی های قبل از انقلاب است که آب توبه بر سر فاحشه می ریختند راهی خانه ی بختش می کردند.
در کل مسعود ده نمکی که مستندهایش، سه گانه ی اخراجی ها و داستانی نوروزی اش کاملاً نشان از تلاش او برای بیان اختلاف طبقاتی نقش دین داران متظاهر در دین زدگی افراد جامعه دارد، بار دیگر نشان داد که هرچند داخـل مایه های قابل ارزشی را جهت تولید و ساخت فیلم جذاب بر می گزیند، اما با تسلط نداشتن بر آسان ترین تکنیک های فیلم زیبا نامـه نویسی، شخصیت پردازی کارگردانی، محتوایش را به رو ترین و دم دستی ترین شکل ممکن ارائه کرده و مخاطب را بیش از آن که با لذت کشف همزاد پنداری با فیلم زیبا ش همراه سازد، پیام را به زور توی صورت مخاطب پرتاب می نماید . به بیان خوب مصرف اش از فرد های صرفاً نمادین به شدت انتزاعی – به ویژه در فیلـم رسوایی – بیش تر از آن که در خدمت بیان پیام های اخلاقی فیلم جذاب باشند، به روند آن آسیب زده اند.
اسفند ۱۶, ۱۳۹۴ 0
اسفند ۰۹, ۱۳۹۴ 0